سالهای متمادی مردم تبریز به عشقِ امام رضا(ع) راهی مشهد میشوند و ایام تعطیل بالاخص 28 صفر، دیار ضامنِ آهو مملو از آذربایجانیها میگردد اما در این میان عدهای سودجو از دلدادگی مردم نهایت سوءاستفاده را میکنند و از آنجایی که جیکِ احدی در برابر اقداماتِ غیراخلاقی شرکتهای حملونقل ریلی در نمیآید، شکم عدهای در سایهی بیتوجهی دولتمردان از لقمههای حرام انباشته میشود.
چنانچه بلیط قطار تبریز به مشهد را در دست داشته باشید، به ارقام غیرمتعارف درج شده در آن و ناهمگونیاش با نرخهای مصوب پی میبرید. مِن باب تمثیل قیمت بلیط در لیست تعرفه 86 هزار و پانصد تومان درج شده است اما در لیست نرخها تبصرهای تحت عنوان احتمال افزایش یا کاهش 20 درصدی قیمتها قرار دادهاند که موجب میگردد شرکتهای حمل و نقل به صورت کاملا خودمختار قیمتها را همواره بالا ببرند و حتی میزان آن را به 30 درصد نیز برسانند.
بیشک هیچگاه قیمت بلیط 20 درصد کاهش نمییابد تا یکبار نیز شرکتها سودِ کمتری را صاحب شوند اما همواره نرخها 20 درصد با افزایش مواجه میگردد. این اتفاقات درحالی رخ میدهد که اصولاً باید در ایام خاص سال شرکتها و نهادهای ذیربط در راستای رفاهِ حال زائران در کنار ارتقاء سطح خدمات قیمتها را نیز کاهش دهند اما در کمال تاسف نه تنها قیمتها ثابت نمیماند بلکه تحت عناوین مختلف افزایش نیز مییابد.
موضوع زمانی شکلِ اخاذی به خود میگیرد که مسئولین در کنار اخذ پول بلیط، پنج هزارتومان نیز از بابت خدمات ایستگاهی دریافت میکنند اما معلوم نیست این خدمات چه چیزهایی را شامل میشود که هیچ مسافری از آن بهرهمند نمیگردد، آیا بهتر نیست هزینهی همین خدمات نیز بر روی همان بلیط افزوده شود تا شبههی اخذ پولهای غیرقانونی نیز رفع شود؟
علیایحال، قرائن گواه از آن دارد، برخی از اشتیاق مردم، منفعت نابجا برای خویش کنار میگذارند و علیرغم ارتقاء نیافتن سطح خدماتدهی، قیمتها را افزایش و پولهایی خارج از چارچوب قانونی دریافت میکنند. از آنجایی که خیلیها در پیِ بلیط قطار هستند، حاضراند چندین هزار تومان بیشتر پرداخت نمایند و اگر مسافری به این روند غلط اعتراض کند، جملهی «اگه نمیخوای بقیه هستند» را میشنود.
ماجرای سفر به مشهد در معضلات فوقالذکر محدود نمیشود و در کنار سوءاستفاده شرکتهای حمل و نقل ریلی، کمبود قطار نیز بر حجم مشکلات میافزاید. دولتمردان بهتر از هر کسِ دیگری از آمار مسافران تبریز به مشهد آگاهاند و این را هم میدانند در ایام محرم و صفر تعداد متقاضیان سفر با قطار چندین برابر سایر ایام میشود لکن هیچ اقدامی به منظور حل کمبودها نمینمایند.
با این شرایط، آذربایجانیها چارهای جز سفر با اتوبوس و وسایط نقلیه شخصی ندارند که سرانجام آن نیز در خوشبینانهترین حالت ساعتها ترافیک و در بدبیناتهترین شکل ممکن، افزایش تلفات جادهای و جانباختن هموطنانمان میباشد. بنابراین اگر مسئولین را در بروز وقایع تلخ دخیل بدانیم اغراق نکرده و ناروا سخن نگفتهایم.
در بُرههای که دادِ زائران ایرانی اربعین از بیتدبیری مقامات دولتی درآمده بود و مردم از انفعال مسئولین در خصوص مذاکره با لغو روادید و کاهش هزینهی صدور ویزا گلایه مینمودند، دولتمردان با تکیه بر بهانهی «این امور دستِ عراقیهاست» از پاسخگویی فرار میکردند اما دیگر سفر به مشهد دستِ کشور ثالثی نیست و این دولت است که باید مشکلات موجود را رفع و بر این اعمال ناشایست پایان دهد.
رویهی حاکم بر آذربایجانشرقی در مرزهای این استان خلاصه نمیشود و در سایر استانها نیز مردم از بیتدبیری مسئولین در مشقت هستند و در کمالِ نارضایتی، مجبورند دست در جیبشان کنند و با آنکه میدانند در حقشان ظلم میشود، پول زور پرداخت کنند.