در راهآهن میتوان با تخصیص قطارهای مسافری به مسیرهای کوتاهتر (کوتاه سازی طبیعی)، زمان دوره گردش قطارها را کاهش داد و به تبع آن، دفعات رفت و برگشت قطارها و تعداد مسافران جابهجا شده را طی یک بازه زمانی مشخص افزایش داد. از سوی دیگر نیز برخی کارشناسان ادعا میکنند که راهآهن در محاسبات داخلی خود، سفرهای بلند را در مسیرهایی مثل اهواز به مشهد و بالعکس، تبریز به مشهد و بالعکس و امثال آنها، با آمارسازی مصنوعی دو سفر حساب میکند! با چنین شیوههایی (چه با کوتاهسازی طبیعی و چه با آمارسازی)، شاخص «تعداد مسافر جابهجا شده» در راهآهن رشد میکند که اثر آن به خوبی در دو سال پیاپی ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ دیده میشود. در این دو سال، شاخص طول سفرها به وضوح در میان کوتاهترین موارد مشاهده شده در ۱۶ سال اخیر است اما با کمک این کوتاهسازی طبیعی و احتمالاً مصنوعی سفرها، دو سال مذکور رتبههای ۲ و ۱ شاخص تعداد مسافر جابهجا شده را در میان سالهای مورد بررسی بهدست آوردهاند.
با توجه به اثرگذاری جدی کوتاهسازی سفرها بر رتبهبندی عملکرد حمل مسافر دورههای مختلف، شاخص تعداد مسافر حمل شده شاخص قابل اتکایی برای رتبهبندی و سنجش درست عملکرد نیست و باید به سراغ شاخص دقیقتر و مورد اجماع کارشناسان یعنی «نفر کیلومتر» رفت. از منظر این شاخص دقیق، عملکرد حمل مسافر ریلی در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ در میان ۱۶ سال بررسی شده به ترتیب در رتبههای ۸ و ۶ است که بر خلاف ادعاهای مدیران راهآهن مبنی بر رکوردشکنی، عملکرد متوسطی بوده است.