متن ارسالی سبحان نظری رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی شرکتهای حملونقل ریلی و خدمات وابسته به تین نیوز
این نوشته را با قدری تأخیر در واکنش به خواندن خبری تلخ مینویسم: «راهآهن بهجای شفافسازی، تین نیوز را تهدید به شکایت کرد!» (۱۴۰۲/۱۰/۰۹). البته پیشتر هم، راهآهن از این رسانه شکایت کرده بود و آن را به دادگاه کشانده بود.
در هنگام پیدایش فکر نگارش این نوشته، خواستم عنوانش را «در ستایش حقطلبی» بگذارم و از نظرگاهی مثبت و ایجابی، رسانههای شجاع و صریح را بستایم؛ بعد دیدم که رسانهی شجاع در این زمانهی تنگ، در این دورهی آلوده به ننگ، خود گوهری است در میانهی میدانی پر از مدیر بدسیرت مجیزخواه و مرید بیغیرت مجیزگوی و نارسانهی کدر بیمنفعت؛ دیدم که رسانهی شفافساز، خود نوری است تابیده بر تاریکیها و نیازی به توصیف سفیدیش نیست؛ دیدم که ارجح آن است که منباب نصیحت برخی مسئولین مسئولیتستیز و در مذمت سیهدلان و در نکوهش شباندیشان، از چشمگاه نفی تاریکی و نهی سیاهی، این سطور را با عنوانی دیگر و به رنگی دیگر، سیاه سازم.
برادر مسئول! وقتی رسانهای تخصصی را که از جملهی معدود پناهگاههای متفکرین و منتقدین دلگداختهی حوزهی حملونقل کشور برای شفافسازی پیوستهی فضای فکر است، بهجرم انتشار نظرات و یادداشتهای تخصصی به دادگاه میکشانی؛ وقتی بهخاطر تحلیل ساده و البته درست یک مقام صنفی در پی سانحهی مرگبار قطار مشهد-یزد، لشکر حقوقی را بهناحق و برای مقاصد شخصی، بهخرجکرد نابهجا از جیب دستگاه دولتی، مجهز میکنی برای شکایت از او به اتهام تشویش اذهان عمومی؛ وقتی بهخاطر انتشار اخبار سوانح، رسانهی ناشر اخبار را با قمهکشی در قالب ارسال اظهارنامه، تهدید و تحدید میکنی؛ آنوقت، وقتش شده که بدانی که دلیل این واهمهها، آن است که «راهت، راه درستی نیست»، وگرنه ابایی از رسانه نداشتی و رسانهشکنی نمیکردی، که رسانهی آزاده، مصداق آیینه است و رسانهشکنی، مصداق آیینهشکنی؛ و قطعاً آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟
کاش در این میکوشیدیم که جهاد نفس کنیم و یکبار هم با خودشکنی و شکست نفس، به پیکار امّارهی بالسوء میرفتیم، مبادا به استیلای خلق و خوی سلطنت و زیر نعل نفس سرکش، لگدمال شویم و دیر به خود آییم.
بگذریم؛ دورهی این قدارهبندیها در دوران معاصر سپری شده و هر کس در جایگاهی از مصادر دولتی و حاکمیتی نظام مقدس اسلامی جلوس کرده، بداند که اگر نقد را که هیچ، فحش را برنمیتابد، اشتباه نشسته.
پروردگارا! ما اگرچه در کارِ آهنیم، آدمیم. نقدناپذیری، آدمی را آهن میکند، بیروح و نامحبوب؛ پناه میبریم به تو از نقدکشی و منتقدشکنی، که منتقد، نه دشمن، که از دوست دوستتر است. مهرآفرینا! سختمان است که با کسی دوست نباشیم؛ ما را بیدوست به خود وا مگذار.
سبحان نظری
رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی شرکتهای حملونقل ریلی