حمیدرضا احدی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علم و صنعت ایران و کارشناس ارشد ریلی درباره علت طولانی شدن پروژههای ریلی با بیان اینکه تاخیر در اجرای پروژهها یک مسئله گسترده ملی است و فقط مربوط به این حوزه حملونقل نیست، گفت: «ویژگیهایی در صنعت ریلی وجود دارد که تبعات این تاخیرها سنگینتر و شدیدتر است؛ زیرا معمولا پروژههای عمرانی ریلی بسیار سرمایهبر هستند و رقمهای بزرگی برای اجرای این پروژهها لازم است بنابراین تبعات طولانی شدن آنها نیز بیشتر و سنگینتر است.»
او با بیان این مقدمه توضیح داد: «احداث هر کیلومتر خطوط ریلی به طور متوسط بسته به اینکه شیب و فراز مسیر چقدر باشد حدود یک میلیون دلار هزینه برمیدارد. بنابراین مسیر ریلی هزار کیلومتری مثل تهران-مشهد یا تهران-بندرعباس حدود یک میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. طبیعتا وقتی پروژهای تا این حد مهم باشد و این قدر سرمایه احتیاج داشته باشد هرگونه تاخیر در اجرای آن هم تبعات بزرگتری خواهد داشت و از این نظر اثرات نامطلوبش میتواند جدیتر باشد.»
فهرستی از علت تاخیر پروژههای ریلی
احدی در برشماری دلایل تاخیر پروژههای ریلی گفت: «در کشور ما عدم تامین به موقع اعتبارات از سوی کارفرما، تورم، مشکلات برنامهریزی و اجرایی کشور، کسری بودجه در سطح ملی، تحریمها در موارد زیاد، استملاک اراضی و منابع مالی پیمانکاران عمدهترین دلایل تاخیر پروژههای ریلی است. در برخی مواقع نیز ممکن است شرایط جوی در تاخیر اثر داشته باشد که البته اگر شرایط جوی را از ابتدا به درستی در نظر گرفته باشند، نباید تا این حد تاثیرگذار باشد اما گاهی برآورد درستی از شرایط جوی و جغرافیایی نداریم که در بروز تاخیرات تاثیرگذار هستند.»
این کارشناس ارشد حوزه حملونقل ریلی در ادامه به تشریح تبعات تاخیر در اجرا و تکمیل پروژههای ریلی پرداخت و گفت: «معمولا تاخیر در اجرای پروژهها مخصوصا پروژههای بزرگ و ملی میتواند منجر به نارضایتی اجتماعی و نارضایتی ملی شود مثل مسائلی که درباره آزادراه تهرانشمال مطرح است. سالهای سال است که این پروژه استارت خورده اما درصد پیشرفت آن بسیار ناچیز بوده است. همچنین از زمانی که پروژه احداث فرودگاه امام شروع شده تا امروز تعداد زیادی از پرسنل بازنشسته شدهاند ولی هنوز فازهای زیادی از فرودگاه به بهرهبرداری نرسیده است. متروی تهران یا شهرستانهای دیگر هم به همین شرایط مبتلا هستند؛ بنابراین نارضایتی اجتماعی به وجود میآورند. متاسفانه نارضایتی هم اثرات ملی نامطلوبی را به جا میگذارد. به تبع آن بیاعتمادی به مدیران و سیاستمداران درون کشور ایجاد میشود.»
احدی با بیان اینکه افزایش هزینههای پروژهها تبعات دیگر تاخیرها است، گفت: «افزایش هزینهها میتواند هم کارفرما، هم پیمانکار و هم مردم را تحت تاثیر قرار دهد. برای کارفرما تاخیر منجر به از دست رفتن منافع میشود؛ هرقدر تاخیر طولانیتر باشد منافع از دست رفته کارفرما بیشتر میشود و به افزایش قیمتها برای پیمانکاران منجر میشود و گاهی قیمت به دلیل تورم آن قدر افزایش مییابد که عملا امکان اجرا و ادامه پروژه میسر نخواهد بود. برای مردم هم مسئله عدم بهرهبرداری از پروژه یکی از چالشهایی است که تاخیر به همراه میآورد. بنابراین تاخیر همه ذینفعان را تحت تاثیر قرار میدهد و اثرات نامطلوبی بر همگان ایجاد میکند.»
عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت با بیان اینکه یکی دیگر از تبعات تاخیرها اتلاف منابع انسانی و تجهیزات است، گفت: «ممکن است پروژهای مدتی کار کند و بعد به دلایل مختلف مثل تامین اعتبار متوقف شود اما وقتی تجهیز کارگاه شده یا منابعی را استخدام کردهاند به این سادگی نمیتوان گفت از فردا نیایید تا منابع مالی تزریق شود. یعنی منابع انسانی و تجهیزات در مواقع زیاد با اتلاف زیادی مواجه میشوند.»
کاهش ارزش خالص پروژه حتی با یک ماه تاخیر
احدی با اظهار اینکه از نظر هزینهها هم تاخیر معمولا هزینههای بسیار زیادی را به پروژهها تحمیل میکند و در مواقع بسیاری رقمهایی که تامین میشود غیرقابل تحمل است، گفت: «در پروژههای ریلی هر یک درصد تاخیر در زمان اجرای پروژه میتواند منجر به ۲ درصد کاهش ارزش خالص پروژه شود. وقتی میخواهیم پروژهای را اجرا کنیم ابتدای پروژه معمولا محاسبات اقتصاد مهندسی انجام میدهیم که مطمئن شویم اجرای آن اقتصادی هست یا نه. پروژه زمانی اقتصادی هست که در آن دامنه زمانی تعریف شده به بهرهبرداری برسد. اگر پروژه قرار است ۱۰۰ ماه طول بکشد و بعد از ۱۰۰ ماه وارد فاز بهرهبرداری شود اگر بشود ۱۰۱ ماه یعنی ۱ درصد اضافه شود از آن طرف ۲ درصد از ارزش خالص پروژه کاهش پیدا میکند. اگر تاخیرها از حدی فراتر رود آن پروژه در هیچ حالتی اقتصادی نیست و این یکی از مشکلاتی است که تاخیرها به همراه میآوردند.»
این کارشناس ارشد حوزه ریلی تاکید کرد: «بنا به دلایلی که گفته شد تاخیر در اجرا و تکمیل پروژههای ریلی نامطلوب است و باید تا جایی که میشود آن را به صفر رساند و اگر نمیشود به صفر رساند حداقل باید در یک برنامه زمانبندی مشخص آن را به حداقل رساند.»
او با بیان اینکه بیتوجهی به اولویت پروژهها یکی از مشکلات جدی و بلای اجرای پروژههای ملی شده است اظهار کرد: «وقتی پروژهای ملی است و منابع آن را با سختی و گرفتاری زیاد به دست میآوریم نباید این منابع به پروژههایی اختصاص پیدا کند که دارای اولویت نیستند. این کار به این معنی است که منابع را دستی و تعمدا از بین میبریم.»
احدی با بیان این مطلب به تشریح تبعات تاخیر در این زمینه پرداخت و گفت: «تبعات تاخیر یا درباره پروژههای اولویتدار هستند یا پروژههای بدون اولویت؛ حالت دوم مشکل فراگیری است که در کشور وجود دارد که در همه پروژههای عمرانی و حملونقل ریلی مصداق دارد. ما تعدادی پروژه ریلی مصوب در کشور داریم. شاید اگر بخواهیم پروژههای مهم را اسم ببریم حدود ۲۰ پروژه ملی مصوب داریم که تصویب شدند و در یک برنامه زمانبندی باید اجرا شوند اما نکتهای که وجود دارد این است که این پروژهها منابع مالی زیادی لازم دارند و طبیعی است برای اجرای همزمان آنها منابع مالی کافی نداریم و از سوی دیگر اجرای همزمان آنها ضرورت هم ندارد.»
احدی با بیان اینکه در زمان اولویتبندی از شاخصهای درست و مناسبی استفاده نمیکنیم، یادآور شد: «یکی از مشکلاتی که در تشخیص پروژهها و اولویتبندی وجود دارد دلایل غیراقتصادی است. مثلا فشار نمایندگان مجلس روی وزیر یا لابیهایی که معمولا دلایل اقتصادی ندارد باعث میشود پروژهای که اولویت ندارد در اولویت قرار گیرد. متاسفانه مواردی از این دست زیاد است و اگر پروژه ریلی با سرمایهگذاری اولیه سنگین احداث شود اما بعدا به اندازه کافی بار و مسافر نداشته باشد یک پروژه شکستخورده بسیار پرهزینه روی دست کشور میماند و مردم باید هزینه این تصمیمات اشتباه را بپردازند.»
او گفت: «درباره پروژههایی که دارای اولویت واقعی بودند اما به دلایلی مثل تامین مالی دچار تاخیر شدند مشکلات از نوع دیگری بروز پیدا میکند. در این موارد خود پروژه اولویت داشته اما در اجرا با مشکل مواجه شده که متاسفانه یکی از چالشهای جدی در کشور است. خوشبختانه درباره این دسته از پروژهها معمولا سازوکارهایی میتوان دنبال کرد که ما را به شناخت علل اصلی تاخیر برساند. یعنی اول باید دلایل اصلی تاخیر را به درستی تشخیص دهیم و بعد ببینیم برای جبران چه گزینههای وجود دارد. معمولا برای جبران تاخیر بیش از یکی دو سه گزینه نخواهیم داشت و باید دید کدام گزینه زودتر میتواند تاخیر را جبران کند.»
برای جبران خسارت تاخیرها چه باید کرد؟
احدی با بیان اینکه روشها و تکنیکهای علمی وجود دارد که بتوان این گزینهها را ارزیابی و گزینه بهتر را اجرا کرد، گفت: «اگر روند علمی و منطقی درباره پروژههای اولویتدار که با تاخیر مواجه شدند عملیاتی و اجرایی شود حتی میتوان بخش زیادی از خسارت تاخیر پروژههای تاخیردار را در یک برنامه زمانبندی مشخص جبران کرد و ادامه داد ولی اگر بیتوجه عبور کنیم اجرای این پروژهها از نظر اقتصادی به صرفه نخواهد بود؛ مثل آزادراه تهران-شمال که به دلیل تاخیر بسیار زیاد این پروژه هیچ وقت جزء پروژههای اقتصادی نخواهد بود.»
او با تاکید بر اینکه پروژه اقتصادی پروژهای است که منافع پروژه نسبت به هزینهها و سرمایهگذاری صورت گرفته بیشتر باشد خاطرنشان کرد: «متاسفانه بسیاری از پروژهها از این مرحله عبور کردهاند و نمیتوانند هیچ وقت اقتصادی باشند.»